
طبیب اصفهانی
شمارهٔ ۱۲۸
۱
نهانی رازهای دوستداران
کی میگوید به دشمن دوست، یاران؟
۲
مسلمانان غم تنهاییام کُشت
خوش آن یاران خوش آن روزگاران
۳
ندانستم چرا غافل گذشتند
ازین فرخندهمنزل آن سواران
۴
به منزل رفتگان را آگهی نیست
ز حال پا به گل افتاده یاران
۵
به راحت خفتگان را هیچ غم نیست
ز شبهای غم شبزندهداران
۶
سرت گردم چو من نالنده مرغی
درین گلشن نیابی از هزاران
۷
به دیدار تو محتاج آنچنانم
که دهقانان به ابر نوبهاران
۸
طبیب این درد در دل از که داری
که میباری سرشک از دیده باران
نظرات