
طبیب اصفهانی
شمارهٔ ۱۳۱
۱
دل می برد دل ای هوشمندان
آن عقد دندان آن لعل خندان
۲
این با که گویم کآخر گرفتند
تسبیحم از کف زناربندان
۳
رحمی که بلبل تا چند بیند
در دست گلچین گلهای خندان
۴
تا چند ماند، کوتاه، دستم
از دامن این بالا بلندان
۵
بی درد آگه نبود زدردم
دردم ندانند جز دردمندان
۶
بس رهنوردان مانده بوادی
رفته به منزل رعنا سمندان
۷
پژمرده شد چون در طرف گلشن
خندان شود گل اما نه چندان
تصاویر و صوت

نظرات