
طبیب اصفهانی
شمارهٔ ۱۴۶
۱
ای که بر خاک شهیدان گذر انداختهای
قتل ما را چه به وقت دگر انداختهای
۲
کشته ناز تواند این همه خونینکفنان
که درین بادیه بر یکدگر انداختهای
۳
بلعجب این که به غیری که هواخواه تو نیست
نگرانی و مرا از نظر انداختهای
۴
صید بی بال و پری را ز چمن دور مدار
تا به کی دورم ازین خاک درانداختهای
۵
در ره عشق از آن یار خبر نیست طبیب
که درین مرحله از پای درانداختهای
نظرات