طبیب اصفهانی

طبیب اصفهانی

شمارهٔ ۱۵۷

۱

حیف از تو که ارباب سخن را نشناسی

از مرغ چمن زاغ و زغن را نشناسی

۲

عمریست نفس سوخته ام حیف بسی هست

کز مرغ قفس مرغ چمن را نشناسی

۳

این با که توان گفت که با دعوی فطرت

معنی نو و لفظ کهن را نشناسی

۴

نشناسی اگر خار ز گل زاغ ز بلبل

سهلست دریغا که سخن را نشناسی

۵

خوشباش طبیب ارشنوی طعنه ز راهب

افسوس که آن عهد شکن را نشناسی

تصاویر و صوت

نظرات