
طبیب اصفهانی
شمارهٔ ۲۶
۱
هر کسی را که چو من دیده خونباری هست
می توان یافت که در پای دلش خاری هست
۲
دلخراش است دگر ناله مرغان چمن
در خم دام مگر تازه گرفتاری هست
۳
قفس ای کاش که بر شاخ گلی آویزند
بلبلی را که بدان حسرت گلزاری هست
۴
مایه ریزش او می رسد از عالم غیب
هر کرا همچو صدف دست گهرباری هست
۵
نیست از ضعف مرا قوت گفتار طبیب
من گرفتم که برش قوت گفتاری هست
تصاویر و صوت

نظرات