طبیب اصفهانی

طبیب اصفهانی

شمارهٔ ۴۵ - نوایی

۱

غمش در نهانخانهٔ دل نشیند

به نازی که لیلی به محمل نشیند

۲

به دنبال محمل چنان زار گریم

که از گریه‌ام ناقه در گل نشیند

۳

خلد گر به پا خاری آسان بر آرم

چه سازم به خاری که در دل نشیند

۴

پی ناقه‌اش رفتم آهسته ترسم

غباری به دامان محمل نشیند

۵

مرنجان دلم را که این مرغ وحشی

ز بامی که برخاست مشکل نشیند

۶

عجب نیست خندد اگر گل به سروی

که در این چمن پای در گل نشیند

۷

بنازم به بزم محبت که آنجا

گدایی به شاهی مقابل نشیند

۸

طبیب از طلب در دو گیتی میاسا

کسی چون میان دو منزل نشیند؟

تصاویر و صوت

دیوان طبیب اصفهانی (به انضمام رساله ای در شرح حال و زمان شاعر) به تصحیح مجتبی برزآبادی فراهانی - طبیب اصفهانی - تصویر ۹۹

نظرات

user_image
زیبا روز
۱۴۰۱/۰۶/۲۳ - ۱۵:۲۴:۴۶
طبیب از طلب در دو گیتی میاسا کسی چون میان دو منزل نشیند؟این بیت شاهکار است .اولین پایه سلوک در راه عشق همان طلب و خواستن چیزی ست که دردی دلخواه ولی جانکاه دارد .آنکه خود را دوست داشته باشد از چنین دردی فرار می کند اما آنکه واقعا عاشق است مجنون وار و حلاج گونه تا پای نیستی و دار هم برود باز از تلاش باز نمی ایستد .
user_image
یوسف شیردلپور
۱۴۰۱/۰۹/۱۴ - ۲۳:۱۶:۳۳
گلهای تازه 147 بااجرایی حیرت انگیز از خسروآواز استاد شجریان بیت هفتم چققققدر پرمعناست بنازم به بزم محبت  که آنجا گدایی به شاهی مقابل نشیند،  ببینید محبت به  خود به همنوع به وبه پیرامون به وعجبا که حتی به حیوانات چه ها که نمیکند؟  آه که چه کم رنگ شده این روزها و بجای محبت خشم و نفرت وجاه طلبی وزیاده خواهی وزندگی فانتزی وسرعتی سر سام آور رخنه کرده دروجود اکثر ماها بااین سرعت که معلوم نیست تا ناکجا خواهیم رفت؟!؟ 🤔 فقط یک نکته جالب اینکه شروع بیت اول غمش درنهان خانه دل نشیند درحالی که موقع خوانش شعر واجرای خوانندگان  غمت در نهان خانه دل نشیند میخوانند 🙏  
user_image
جهن یزداد
۱۴۰۲/۰۸/۲۶ - ۰۳:۰۲:۴۵
پی ناقه آهسته تر رو  که ترسم غباری بدامان محمل نشیندخلد گر بپا خاری اسان دراید چه سازم بخاری که در دل نشبند مرنجان دلم را که این مرغ وحشی  ز بامی که برخاست مشکل نشیند - دل نیست کبوتر که چو برخاست نشیند از گوشه بامی که پریدیم پریدیم
user_image
بهروز پیلتن
۱۴۰۳/۰۲/۱۸ - ۰۳:۱۵:۰۷
مرنجان دلم را که این مرغ وحشی  ز بامی که برخاست به مشکل نشیند  این بیت از غزل طبیب اصفهانی شاهکار است  همچنین هر مصراع این غزل گرانبها و سترگ
user_image
بهار کهن
۱۴۰۳/۰۴/۰۷ - ۰۶:۱۴:۴۴
گنجور عزیز جای تعجبه که اثر عثمان خوافی در بین ترانه‌ها نیست
user_image
احمدرضا نظری چروده
۱۴۰۳/۰۵/۲۸ - ۰۳:۳۹:۲۷
نور الدین عبد الرحمان جامی        غمت در نهانخانه دل نشیند  به نازی که لیلی به محمل نشیند   به دنبال محمل سبکتر قدم زن  مبادا غباری به محمل نشیند    به پا گر خلد خار به آسان بر آید   چه سازم ز خاری که بر دل نشیند   زگل گل بروید بصحن چمن ها که بوی خوش آن بهر دل نشیند    دلمرا مرنجان که این مرغ وحشی  ز بامیکه بر خاست مشکل نشیند    خوش آن کاروانی که شب راه طی کرد  دم صبح اول به منزل نشیند    بنازم به بزم محبت که آنجا   گدایی وشاهی مقابل نشینن    امیدواره جامی به فردای محشر  به زیر لوای مزمل نشیند این غزل را که تخلص جامی است درصفحه ای دیدم، که ثبت شده به نام عبدالرمان جامی.به نظرم طبیب اصفهانی این غزل را بازسازی کرده است. چون دردیوان  جامی ندیده ام، هنوز نظر قطعی نمیتوانم بدهم که این غزل ازجامی باشد.