
طبیب اصفهانی
شمارهٔ ۵۵
۱
خط بر رخ یار خوش نباشد
در گلشن و خار، خوش نباشد
۲
رعناست اگر چه سرو آزاد
پیش قد یار خوش نباشد
۳
تو با دل شاد زی که ما را
جز جان فگار خوش نباشد
۴
هر چند خوشست باده اما
با رنج خمار خوش نباشد
۵
تو با دل خوش نشین که ما را
جز ترک دیار خوش نباشد
۶
زین بیش که میکنی تغافل
از یار به یار خوش نباشد
۷
برغرقه، کران خوشست و مارا
زین بحر کنار خوش نباشد
۸
بی عشق صنم بفتوی ما
از دیر گذار خوش نباشد
۹
سرگشته او کجا و آرام
در چرخ قرار خوش نباشد
۱۰
آن را که طبیب روز خوش نیست
غیر از شب تار خوش نباشد
نظرات