طبیب اصفهانی

طبیب اصفهانی

شمارهٔ ۵۷

۱

دارم نظری با گل کو روی ترا ماند

با ماه نوم عشقی است کابروی ترا ماند

۲

مهری‌ست به خورشیدم کو همچو رخت باشد

آشفته‌ام از سنبل کو موی ترا ماند

۳

با لاله از آنم خوش کو رنگ تو یاد آرد

از نکهت گل مستم کو بوی ترا ماند

۴

بر نرگس این گلشن زان رو نگرانم من

کو چشم سیه‌مست جادوی ترا ماند

۵

با سرو روانم یار پیوسته در این گلزار

کو قامت رعنا و دلجوی ترا ماند

۶

گشتی به طبیب خویش چون گرم عتاب خشم

در آتش از آن سوزد کو خوی ترا ماند

تصاویر و صوت

نظرات