طبیب اصفهانی

طبیب اصفهانی

شمارهٔ ۶۲

۱

کجا کسی غم شبهای تار من دارد

بحز وفا، که سری در کنار من دارد؟

۲

باین خوشم که تو را شرمسار من سازد

تحملی که دل برد بار من دارد

۳

سزای دوستیم بین که هر کجا ستمی است

ذخیره از پی جان فگار من دارد

۴

گذشت یار زمن سرگران و دانستم

که کار با من و با روزگار من دارد

۵

چرا خموش نباشم چو بشنوی از من

شکایتی که دل بیقرار من دارد

۶

مبادا از تو خیالم بجز خیالت اگر

گذار در دل امیدوار من دارد

۷

زدود آه دل من طبیب معلومست

که آتشی بکمین خار خار من دارد

تصاویر و صوت

دیوان طبیب اصفهانی (به انضمام رساله ای در شرح حال و زمان شاعر) به تصحیح مجتبی برزآبادی فراهانی - طبیب اصفهانی - تصویر ۱۰۶

نظرات