طبیب اصفهانی

طبیب اصفهانی

شمارهٔ ۶۵

۱

هرکه از خون جگر چون لاله ساغر می‌کشد

منت احسان کی از چرخ ستمگر می‌کشد

۲

زآستان بی‌نیازی تا کف خاکی به جاست

کی سر ما خاکساران ناز افسر می‌کشد

۳

می‌رود گرد یتیمی، کی بشستن از گهر؟

منت خشکی دلم از دیدهٔ تر می‌کشد

۴

عزت دنیا هم‌آغوش است با حسن سلوک

رشته هموار سر از جیب گوهر می‌کشد

۵

با ضعیفان دشمنی، دارد خطرها در کمین

انتقام شمع را از شعله، صرصر می‌کشد

۶

منت صیقل مرا بر دل گران آمد طبیب

زنگ را آیینه من سنگ در بر می‌کشد

تصاویر و صوت

نظرات