
طبیب اصفهانی
شمارهٔ ۸
۱
دارد به سحر دعا اثرها
دست من و دامن سحرها
۲
هر شب بامید وعده تو
چشمم شده فرش رهگذرها
۳
از باخبران نشد سراغی
جستیم خبر زبی خبرها
۴
آزرده دلم هزار افسوس
کافتاده بدام خوش کمرها
۵
هر چند طبیب تلخکامی
ریزد نی خامهات شکرها
نظرات