
طبیب اصفهانی
شمارهٔ ۸۶
۱
هرگز به یاد ما زر و گوهر نمیرسد
ما را بیغیر یار به خاطر نمیرسد
۲
اشکی به دیده کی رسد از گرمی جگر
از شیشه این شراب به ساغر نمیرسد
۳
در پیش ما که بیسروسامان عالمیم
دردسری به منت افسر نمیرسد
۴
دل معرفت ز عشق پذیرد که آینه
روشنگری چو نیست به جوهر نمیرسد
۵
تا کی طبیب شکوه کنی از جفای دهر
شرح غم فراق به آخر نمیرسد
تصاویر و صوت

نظرات