طبیب اصفهانی

طبیب اصفهانی

شمارهٔ ۹۰

۱

قسمتم گرمی بازار نگردد هرگز

کس خریدار من زار نگردد هرگز

۲

ای خوش آن می که چو هشیار کشد ز آن گردد

آنچنان مست که هشیار نگردد هرگز

۳

من و آن گوهر ارزنده که پیرامن آن

بس گرانست خریدار نگردد هرگز

۴

ای خوش آن دام که اندیشه آزادی آن

در دل مرغ گرفتار نگردد هرگز

۵

غیر یاری که مرا بازستاند از من

به که با من دگری یار نگردد هرگز

۶

گو میندیش زمن خصم که بخت سیهم

پاسبانیست که بیدار نگردد هرگز

۷

فاش شد راز دل افسوس ز غمازی اشگ

مدعی محرم اسرار نگردد هرگز

۸

از شکر خنده طبیب آنکه نمک ریخت به دل

مرهم سینه افگار نگردد هرگز

تصاویر و صوت

نظرات