طبیب اصفهانی

طبیب اصفهانی

شمارهٔ ۹۲

۱

دل عاشق نمی‌گردد به راحت مهربان هرگز

که بلبل در چمن از گل نبندد آشیان هرگز

۲

به خود چون زخم گل مرهم نگیرد داغ هجرانم

نگردد هیچکس یارب جدا از دوستان هرگز

۳

ز خونریز اسیران نیست پروا چشم مستش را

که رحمی نیست رهزن را به جای کاروان هرگز

۴

طبیب از شوق عشقش شمع‌سان در وقت جان دادن

زبان از حرف عشق او نیارد در دهان هرگز

تصاویر و صوت

نظرات