
طبیب اصفهانی
شمارهٔ ۱۱
۱
عمریست دلم از غم دوران گله دارد
آئینه ام از نقش پریشان گله دارد
۲
ناموس کند شکوه بسی از من رسوا
زآلودگی ام پاکی دامان گله دارد
نظرات