ترکی شیرازی

ترکی شیرازی

شمارهٔ ۱۳۲ - بوی مشک

۱

ای پری چهره تو از صلب کدامین پدری!

مگر ای شمس دل آرا تو قرص قمری!

۲

آدمیزاده به دین حسن و لطافت نبود

به حقیقت ملکی، گرچه به صورت بشری

۳

بوی مشک آید از اندام تو ما را به مشام

نازنینا! تو مگر ساخته از مشک تری

۴

شکر از لعل تو هنگام تکلم ریزد

ای پری چهره ندانم تو مگر نی شکری

۵

به تماشا تو چو در کوچه و بازار آیی

به تو خلقی نگرانند ز هر بام و دری

۶

این جفاها که کشم از تو به عالم شب و روز

ترسم آخر که نماند ز وجودم خبری

۷

پیش شمشیر جفایت نبود «ترکی» را

به جز این پیکر مجروح بلاکش سپری

تصاویر و صوت

نظرات