ترکی شیرازی

ترکی شیرازی

شمارهٔ ۱۳۵ - گلبن رعنایی

۱

تا چند نگارا تو! بدخوی و ستمکاری

این خوی و ستمکاری از دست بده باری

۲

شغل تو دل آزاری ست کار تو جفا کاریست

تا چند دل آزاری، تا چند جفا کاری

۳

من بار غم عشق ات، پیوسته کشم بر دوش

تو از غم من خوردن پیوسته سبکباری

۴

تو با منی ار دشمن، من دوستت انگارم

من گرچه ترایم دوست، تو دشمنم انگاری

۵

هرگز نتوان برکند با سهل و به آسانی

آن دل که به تو بستم با سختی و دشواری

۶

مستند دو چشمانت ناخورده شراب اما

از مستی چشمانت من مست، تو هشیاری

۷

در چشم منش می جوی، ای گلبن رعنایی

در پای سمند تو بنشیند اگر خاری

۸

خال تو به عیاری برد از کف «ترکی» دل

عیار ندیدم من، با این همه عیاری

تصاویر و صوت

نظرات