
ترکی شیرازی
شمارهٔ ۳۹ - زلف گره گیر
۱
باز دیوانه شدم من، غل و زنجیر کجاست؟
دلبری را که بود زلف گره گیر کجاست؟
۲
من خرابم ز غم یار، حریفان مددی
ساقی میکده با داروی تعمیر کجاست؟
۳
دلبرم مست و خراب است و، به کف شمشیرش
تن مجروح مرا طاقت شمشیر کجاست؟
۴
در دلم هست که از دوست، نمایم گله ای
چون نشینم ببرش قوهٔ تقریر کجاست؟
۵
عهد کردم که دگر، دل نسپارم به کسی
خوب عهدی ست ولی چاره تقدیر کجاست؟
۶
خواهم ار شعر نویسم گخ و گاهی «ترکی»
بسکه افسرده دلم، حالت تحریر کجاست؟
نظرات