ترکی شیرازی

ترکی شیرازی

شمارهٔ ۴ - صید صحرا

۱

تو را که گفت که بگشای روی زیبا را

که تاب روی تو بر بود طاقت ما را

۲

دم نسیم صبا مشک بیز خواهد شد

اگر پریش کنی زلف عنبر آسارا

۳

اگر تو شانه به زلف سیاه خویش زنی

سیاه روز کنی عاشقان شیدا را

۴

اگر تو مایل دریا و موج دریایی

بیا به دیده من بین تو موج دریا را

۵

مزن به تیر، که من خود اسیر دام توام

به تیر، کس نزند مرغ رشته در پا را

۶

نکرد در دل سخت تو آه من اثری

که می گداخت به یک شعله، سنگ خارا را

۷

نظر به چشم عنایت مکن به سوی رقیب

که روشنی ندهد سرمه چشم اعما را

۸

دراز دستی زلفت نگر که «ترکی» را

چنان گرفت که صیاد، صید صحرا را

تصاویر و صوت

نظرات