ترکی شیرازی

ترکی شیرازی

شمارهٔ ۴۶ - قامت دلجو

۱

ای باد! اگر روی، به سر کوی دلبرم

همراه خود بیار، به من بوی دلبرم

۲

کو قاصدی و، نامه بری کز ره وفا

از من پیام و نامه، برد سوی دلبرم

۳

تعویذ چشم زخم کنم بهر خود اگر

تاری فتد به دست من از موی دلبرم

۴

خواهی شنید از سخنم نکهت عبیر

گویم اگر ز خلق خوش و خوی دلبرم

۵

بیداریم ز خواب، کجا هست تا به صبح

بینم شبی به خواب، اگر روی دلبرم

۶

در بوستان نرسته لب جوی تاکنون

سروی، چو سرو قامت دلجوی دلبرم

۷

مشکل دگر به جانب محراب رو کند

زاهد ببیند از خم ابروی دلبرم

۸

حیف است پر شکسته، به کنج قفس اسیر

«ترکی» که هست مرغ سخن گوی دلبرم

تصاویر و صوت

نظرات