ترکی شیرازی

ترکی شیرازی

شمارهٔ ۴۸ - نخل نیکی

۱

تا کی؟ ای دل! تو گرفتار جهان خواهی شد

ناوک ناز جهان را تو نشان خواهی شد

۲

خلقتت از کف خاکی شده و، آخر کار

زین جهان چون گذری، باز همان خواهی شد

۳

زینهار ای تن خاکی! نشوی غره به خویش

کآخر الامر گل کوزه گران خواهی شد

۴

می برد گرگ اجل، یک یک از این گله و تو

چند از دور، برایشان نگران خواهی شد

۵

پیری و، می کنی از وسمه سیه موی سپید

تو بر آنی که به دین شیوه جوان خواهی شد

۶

گر نهی تاج و، دو صد سال نشینی بر تخت

آخر از تخت، به تابوت روان خواهی شد

۷

نخل نیکی بنشان، بذر بدی را مفشان

ورنه در روز جزا اشک فشان خواهی شد

۸

دست بیچارهٔ از پای درافتاده بگیر

ز آنکه یک روز، تو هم نیز چنان خواهی شد

۹

پند «ترکی» بشنو دل بکن از مهر بتان

ورنه با انده و حسرت، ز جهان خواهی شد

تصاویر و صوت

نظرات