ترکی شیرازی

ترکی شیرازی

شمارهٔ ۵ - آب بقا

۱

ای همایون پی و فرخ رخ و فرخنده لقا!

ای خطت چون ظلمات و دهنت آب بقا!

۲

سرو اگر دم زند از راست قدی پیش قدت

چون قدت را نگرد می شود از شرم دو تا

۳

این نه خود رای صواب است خطاییست بزرگ

که دهم نسبت زلفین تو با مشک خطا

۴

ترک چشمت به کفش خنجر مژگان از چیست

با من بی سر و پا بر سر جنگ است چرا؟

۵

به دعا خواسته ام تا که مرا یار شوی

از پی وصل تو تجدید کنم باز دعا

۶

نه مرا طاقت این تا که ببوسم دهنت

نه تو را عادت آن تا که کنی بوسه عطا

۷

دوستی کردن «ترکی» به تو کاری عجب است

حاصلی نیست در این کار بجز رنج و عنا

تصاویر و صوت

نظرات