ترکی شیرازی

ترکی شیرازی

شمارهٔ ۶۱ - لوح دل

۱

بیاور قاصدا! از یار، کاغذ

ببر از من، سوی دلدار، کاغذ

۲

رسان از من، به آن یار دل آزار

نهان از دیدهٔ اغیار، کاغذ

۳

زبانی کو که ای شوخ دل آرام!

نوشتم بادل خونبار، کاغذ

۴

یقین دارم که ننویسی جوابی

نویسم گر هزاران بار، کاغذ

۵

به یک کاغذ، غمم بزدایی از دل

که باشد نیمی از دیدار، کاغذ

۶

ز بس از چشم «ترکی» خون روان شد

چو لوح دل شده گلنار، کاغذ

تصاویر و صوت

نظرات