ترکی شیرازی

ترکی شیرازی

شمارهٔ ۸۷ - ستاره افلاک

۱

چند باشی پریرخا! بی باک

من که گشتم زغصهٔ تو هلاک

۲

از غمت ای نگار سیمین بر!

می کنم همچو گل، گریبان چاک

۳

همه شب از فراق ماه رخت

می شمارم ستارهٔ افلاک

۴

روز تا شب بر آستانهٔ تو

می نهم روی مسکنت بر خاک

۵

بی رخت گر به سر، برم روزی

ناله ام از سمک رسد به سماک

۶

مژه ام چون کند به سیل سرشک

در ره سیل، بسته ام خاشاک

۷

تو شوی با من آشنا هیهات

من شوم با تو بی وفا حاشاک

۸

گر تو زخمم زنی به از مرهم

ور تو زهرم دهی به از تریاک

۹

«ترکی» از خاک آستانهٔ تو

نرود تا تنش نگردد خاک

تصاویر و صوت

نظرات