ترکی شیرازی

ترکی شیرازی

شمارهٔ ۲۴ - دشت عشق

۱

عید قربان است و می بایست قربانی نمود

کعبهٔ عشق است باید حج روحانی نمود

۲

خیز تا خود را به راه دوست قربانی کنیم

تا به کی باید در این عالم، گران جانی نمود

۳

آفرین بر همت سلطان مظلومان حسین

کو به دشت عشق، هفتاد و دو قربانی نمود

۴

شد پریشان گیسوی اکبر ز خونش لاله رنگ

زان پریشان زلف خونین، دل پریشانی نمود

۵

نوح دشت کربلا شد غرق در موج بلا

کشتی آل علی را چرخ طوفانی نمود

۶

شمر کافر کشت سبط مصطفی را تشنه لب

صد هزاران رخنه در دین مسلمانی نمود

۷

شد به خاک و خون تن شاهی که جبریل امین

از سر اخلاص او را مهد جنبای نمود

۸

روزگار از کربلا افکند زینب را به شام

روز روشن را به چشمش شام ظلمانی نمود

۹

در خرابه دختر خیرالنسا را شد مقام

آن که بر درگاه او جبریل دربانی نمود

۱۰

« ترکیا » دنیای فانی را نمی باشد بقا

در رضای دوست باید خویش را فانی نمود

تصاویر و صوت

نظرات