ترکی شیرازی

ترکی شیرازی

شمارهٔ ۳۲ - واقعهٔ کربلا

۱

یاران مگر حسین ولی خدا نبود؟

یا یادگار فاطمه و مرتضی نبود؟

۲

تا روزگار چید به گیتی اساس ظلم

ظلمی چو ظلم واقعهٔ کربلا نبود

۳

از بی کسی نهاد سر خود به روی خاک

شاهی که غیر دامن زهراش جا نبود

۴

یحیی سرش بریده شد از خنجر جفا

اما ز کین، بریده سرش از قفا نبود

۵

ایوب صبر کرد به رنج و محن ولی

صبرش چو صبر سید سجاد ما نبود

۶

سوزد دلم به حالت بیمار کربلا

کو را به غیر اشک، دوا و غذا نبود

۷

در راه شام زینب محنت رسیده را

دردی بدتر ز گم شدن طفل ها نبود

۸

«ترکی» ز دیده خون بفشان بهر کشته ای

کورا کفن به بر، به جز از بوریا نبود

تصاویر و صوت

نظرات