ترکی شیرازی

ترکی شیرازی

شمارهٔ ۳۶ - چرخ نیلگون

۱

ای زخم های پیکرت از اختران فزون

وی چهره ات زخون گلوی تو لاله گون

۲

مقتول چون تو دیده ندیده است تا به حال

قاتل چو شمر، کس نشنیده است تا کنون

۳

جرمت چه بود شمر سرت از قفا برید

افکنده پاره پاره تنت را به موج خون

۴

خولی سرت نهاد به خاکستر تنور

جایی دگر نداشت مگر آن لعین دون

۵

ای کاش! آسمان به زمین، سرنگون شدی

آن دم که بر زمین، شدی از صدر زین نگون

۶

آن دم که خون پیکر پاکت به خاک ریخت

چون آسمان، زمین شدی ای کاش بی سکون

۷

آن دم که شد برون ز تنت جان ز تشنگی

ای کاش! جان شدی ز تن انس و جان برون

۸

چون پیکر تو گشت گلدکوب اسب ها

زیر و زبر چرا نشد این چرخ نیلگون؟

۹

در ماتم تو ای شه گلگون قبای عشق

«ترکی» به جای اشک، چکد خونش از عیون

تصاویر و صوت

نظرات