ترکی شیرازی

ترکی شیرازی

شمارهٔ ۴۱ - قلزم خون

۱

کیست این کشته که در لجهٔ خون غوطه ور است؟

تن پاکش به زمین، سر به سنان، جلوه گر است

۲

کیست این مهر درخشنده و غلطیده به خون؟

کز ستاره به تنش زخم سنان، بیشتر است

۳

کیست این کشته که بی غسل و کفن، خفته به خاک؟

لاله سان بر جگرش داغ، ز مرگ پسر است

۴

کیست این کشته که راسش به سر نوک سنان؟

از عطش لعل لبش خشک، ولی دیده تر است

۵

کیست این کشته که افتاده به میدان بلا؟

همچو ماهی به دل قلزم خون غوطه ور است

۶

کیست این کشته که در کوفه سر انور او؟

گاه پنهان به تنور است و، گهی بر شجر است

۷

کیست این کشتهٔ آغشته به خون در مقتل؟

که به سوز عطش افتاده به جانش شرر است

۸

کیست این کشته که در ماتم او زینب را؟

اشک بر صفحهٔ رخسار، روان چون گهر است

۹

کیست این کشتهٔ عریان که به هر انجمنی؟

از غمش «ترکی» بی برگ و نوا نوحه گر است

به اله این کشتهٔ مجروح حسین است حسین

این به خون غرقهٔ مذبوح حسین است حسین

تصاویر و صوت

نظرات