ترکی شیرازی

ترکی شیرازی

شمارهٔ ۵۰ - آتش داغ

۱

« ای که با مهر تو آب و گلم آمیخته شد!

شور از آتش داغت به دلم ریخته شد »

۲

ای شهیدی که شدی کشته لب آب روان

تشنه لب خون ز گلویت به زمین ریخته شد

۳

خاک شد تربت و مسجود خلایق گردید

تا که با خاک زمین، خون تو آمیخته شد

۴

درصف ماریه، پهلو چو نهادی بر خاک

به سرما ز غمت خاک آلم، بیخته شد

۵

لشگر کوفه و شام، از پی فرمان یزید

در پی کشتنت از جای برانگیخته شد

۶

رشتهٔ عمر جوانان کمان ابرویت

از ستمکاری اعدای تو بگسیخته شد

۷

ای غریبی که به کوفه، سر دور از بدنت

گه به دروازه گهی بر شجر آویخته شد

۸

آه زینب سوی افلاک برآفروخت علم

خنجر شمر، چو بر قتل تو آهیخته شد

تصاویر و صوت

نظرات