ترکی شیرازی

ترکی شیرازی

شمارهٔ ۷۰ - بادهٔ عشق

۱

ای کشته ای که کعبهٔ عشق است کوی تو!

روی تمام عالمیان است سوی تو

۲

ما را شراب کوثر و تنسیم گو مباش

چون خورده ایم بادهٔ عشق از سبوی تو

۳

آب حیات و کوثر و تنسیم و سلسبیل

هیچند پیش خاک در مشکبوی تو

۴

تو در دل منی و من از فرط اشتیاق

هرسو روانه ام ز پی جستجوی تو

۵

گر بزم شادمانی و گر مجلس عزاست

نقل مجالس است همه گفتگوی تو

۶

آبی که مهر فاطمه بود از چه کوفیان

بستند از طریق شقاوت به روی تو

۷

نازم به همت تو که در سجده زسر تیغ

شد خون پاک حنجرت آب وضوی تو

۸

بوسیده بود زیر گلوی تو را نبی

خنجر حیا نمود که برد گلوی تو

۹

گر کاینات غرقهٔ بحر فنا شوند

کی خونبهاست یکسره بر تار موی تو

۱۰

شاها!هوای کرب و بلایت به سر مراست

مگذار زیر خاک برم آرزوی تو

۱۱

گر جان رود ز قالب «ترکی» به کربلا

جان دوباره بر تنش آید ز بوی تو

تصاویر و صوت

نظرات