
ترکی شیرازی
شمارهٔ ۷۱ - مصاف عاشقی
۱
چون جفا کردی به آل بوتراب، ای آسمان
کاش گشتی سرنگون همچون جباب، ای آسمان!
۲
شام را معمور کردی ا زپی قتل حسین
ساختی بطحا و یثرب را خراب، ای آسمان
۳
سبط احمد را فکندی در میان خاک و خون
تن برهنه در میان آفتاب، ای آسمان!
۴
دست سقای حرم را از بدن کردی جدا
با لب تشنه کنار نهر آب، ای آسمان!
۵
کندی از بن گلبن حق، اکبر گلگون عذار
ریختی از چشم لیلا بس گلاب، ای آسمان!
۶
قاسم کوکب لقا را در مصاف عاشقی
دست و پایش را زخون کردی خضاب، ای آسمان!
۷
اهل بیت مصطفی را چون اسیران فرنگ
جمله را بستی به یک بند وطناب، ای آسمان!
۸
از جفا بردی به شهر شام، در بزم یزید
دختر خیرالنسا را بی نقاب، ای آسمان!
۹
راس پر نور حسین تشنه لب را از جفا
ساختی زینت ده بزم شراب، ای آسمان!
نظرات