ترکی شیرازی

ترکی شیرازی

شمارهٔ ۹۴ - شمع محفل

۱

به شام گشت چو اندر خرابه، منزل زینب

فزون شد از الم کربلا، غم دل زینب

۲

چو گشت قافلهٔ کربلا، روانه سوی شام

کسی نبود که بندد به ناقه، محمل زینب

۳

چو آفتاب درخشنده تا به شام، زکوفه

سر حسین به نی بود در مقابل زینب

۴

به پیش پیش کجاوه سر امام شهیدان

شبان تیره بدی جای شمع محفل زینب

۵

میان را گه افتادی و گهی بنشستی

ز بس کشید سر ریسمان موکل زینب

۶

کجایی ای شه دلدل سوار تا که بینی

چو گنج، کنج خرابه شداست منزل زینب

۷

به غیر رنج و غم روزگار، بهره نبودش

مگر عجین شده با آب رنج و غم، گل زینب

تصاویر و صوت

نظرات