واعظ قزوینی

واعظ قزوینی

شمارهٔ ۱۲۲

۱

زان لبم، چاره یک شکر خند است

درد دل را، علاج گلقند است

۲

خال نیلی، برآن لب شیرین

تخم ریحان و، شربت قند است

۳

برد دیوانه خوشدلی ز میان

غصه ها حصه خردمند است

۴

هر طرف گریه چشمه چشمه روان است

غم عشق تو کوه الوند است

۵

اوست مجنون ز مردم ای عاقل

که به زنجیر فکرها بند است

۶

نیست واعظ به از سخن اثری

زاده طبع به ز فرزند است

تصاویر و صوت

نظرات