واعظ قزوینی

واعظ قزوینی

شمارهٔ ۱۴۲

۱

تا عکس گل روی تو در چشم تر ماست

دامان پر از خون شده، باغ نظر ماست

۲

شبها که بود در نظر آیینه رویت

بیرون شدن جان ز تن، آه سحر ماست

۳

فرخنده همای فلک همت خویشیم

افشاندن دامن ز جهان، بال و پر ماست

۴

پامال شدن، میدهد آخر بر دولت

پا بر سر ما هر که نهد، تاج سر ماست

۵

ما نخل سرافراخته گلشن عشقیم

از غیر تو پیوند بریدن ثمر ماست

۶

سوداگر بی مایه سود دو جهانیم

برگرد سراپای تو گشتن سفر ماست

۷

ما را به وفاداری ما قدر شناسند

در راه تو استادگی، آب گهر ماست

۸

در هیچ دلی واعظ ما جای ندارد

هم طالع افغان تهی از اثر ماست

تصاویر و صوت

دیوان ملا محمدرفیع واعظ قزوینی (با تصحیح و مقدمه و فهارس) به کوشش سید حسن سادات ناصری - ملا محمد رفیع واعظ قزوینی - تصویر ۱۵۳

نظرات