
واعظ قزوینی
شمارهٔ ۱۴۴
۱
با گدا خلق کن، دست سخایی درم است
خنده در رو، بدل گریه ابر کرم است
۲
نشود صاحب خود را نرساند به جزا
ظلم را عادل اگر کس نشمارد ستم است
۳
محو از صفحه گیتی شده امروز سخن
آنکه گه حرف سخن میزند اکنون قلم است
نظرات