
واعظ قزوینی
شمارهٔ ۱۴۵
۱
هست خفت گرمی یاران بهر کو آدم است
اهل همت را بسر، دست نوازش چون یم است
۲
سربلندی آرزو داری، سخاوت پیشه کن
کاین علم را، ریزش باران احسان پرچم است
۳
فکر عمری کن، اگر کوته نمیسازی امل
کز برای این امل این زندگانی ها کم است
۴
از هنرها، غیر زرداری کنون نبود پسند
این غزل را مصرع برجسته نقش درهم است
۵
نیست ما صافی نهادان را ز کس پوشیدهای
نیک و بد در خانه آیینه واعظ محرم است
تصاویر و صوت

نظرات