واعظ قزوینی

واعظ قزوینی

شمارهٔ ۱۶۳

۱

می‌دود هرسو سخن، صاحب‌سخن گر ساکن است

دود مجمر هر طرف گردان و، مجمر ساکن است

۲

هست هرجایی اگر سر، لیک پابرجاست عشق

گرچه غلتانست گوهر، آب گوهر ساکن است

۳

یار اگر شوخ است، ندهد شیوه تمکین ز دست

در نظر هرچند بی‌تاب است جوهر، ساکن است

۴

از گران‌خوابان نیاید همرهی با رهروان

رفت آب از جوی مرمر، آب مرمر ساکن است

۵

مطمئن باشند دائم راست کیشان دور نیست

در میان حرف‌ها حرف الف گر ساکن است

۶

مضطرب از حال من هرگز نمی‌گردد دلش

چون رگ سنگی که پیش باد صرصر ساکن است

۷

هر دلی کامروز لرزد واعظ از بیم گناه

وقت پیچاپیچ دل‌ها روز محشر ساکن است

تصاویر و صوت

دیوان ملا محمدرفیع واعظ قزوینی (با تصحیح و مقدمه و فهارس) به کوشش سید حسن سادات ناصری - ملا محمد رفیع واعظ قزوینی - تصویر ۱۶۴

نظرات