
واعظ قزوینی
شمارهٔ ۱۷۴
۱
مایه جمعیت خاطر، نه سامان بوده است
این درم در کیسه تنگی فراوان بوده است
۲
ما دل ارباب دولت را غنی پنداشتیم
بینوا از برگ، جمعیت پریشان بوده است
۳
قطره باران گهر تا گشت، نم بیرون نداد
فیض بخشی شیوه بی اعتباران بوده است
۴
منت ممنون نکردن، کرده ما را زیر بار
از لئیمان بخل ورزیدن هم احسان بوده است
۵
در بلند و پست اوضاع جهان کردیم سیر
هردو، همچون جوهر و آیینه یکسان بوده است
۶
ما رعیت را ذلیل شاه می پنداشتیم
شاه هم در زیر تیغ آه ایشان بوده است
۷
نام ما از یاد یاران رفت و، دیگر برنگشت
خاک این آواره در اقلیم نسیان بوده است
۸
کس نمیدانست واعظ سربلندی از چه یافت
چون نظر کردیم خاک، پای یاران بوده است
تصاویر و صوت

نظرات