واعظ قزوینی

واعظ قزوینی

شمارهٔ ۱۷۸

۱

بربند میان، وقت کنارت ز میان‌هاست

زان لعل بها یافت، که در مخزن کان‌هاست

۲

عزلت نه همین روی نهفتن ز جهانست

خوش گوشه‌نشینی که نه حرفش به میان‌هاست

۳

هر پرده دل، از سخنی گشته مکدر

دل نیست، قلم پاک کن کلک زبان‌هاست

۴

گر بر تن و جان، نیش زند مار بیابان

بر دل زند آن مار، که در کام و دهان‌هاست

۵

دارم سپر از آب رخ خویش، وگرنه

هر سو به من از طعن کجان راست سنان‌هاست

۶

ز اقبال جهان، ای دل غافل به حذر باش

رو کردن دولت به تو، چون پشت کمان‌هاست

۷

این کبر و غروری که در ارباب کمالست

واعظ زده خوش مفت که از هیچ مدان‌هاست

تصاویر و صوت

دیوان ملا محمدرفیع واعظ قزوینی (با تصحیح و مقدمه و فهارس) به کوشش سید حسن سادات ناصری - ملا محمد رفیع واعظ قزوینی - تصویر ۱۷۴

نظرات