
واعظ قزوینی
شمارهٔ ۱۹۱
۱
در پای دلت هر غم بی فایده بندیست
هر پیچشت از فکر جهان چین کمندیست
۲
از آتش زر این همه آوازه منعم
در گوش خردمند چو فریاد سپندیست
۳
مد نگهت، برخط هر لوح مزاری
در پنجه مژگان تو سررشته پندیست
۴
خاموشی هر یک ز عزیزان ته خاک
بر مردم غفلت زده، فریاد بلندیست
۵
تاکی گله از کوتهی جذبه معشوق
گردن چو نهی، بر تو ز هر جاده کمندیست
۶
دل از غم بیهوده دنیا چو فگندیم
واعظ ز جهان چاره ما کند بلندیست
تصاویر و صوت

نظرات