
واعظ قزوینی
شمارهٔ ۲۰۳
۱
خاطر بلهوس او چه وفا خواهد داشت
لعل دوشابی آن دل، چه بها خواهد داشت
۲
زآن شوم گردو، نهم روی به پشت پایش
که گه شرم نگاهی سوی ما خواهد داشت
۳
بشکند طرف کلاهی، فتد آوازه بشهر
بشکند گر دل ما را، چه صدا خواهد داشت
۴
بامن آن آتش سوزان چو شود گرم عتاب
نگه خشم، یقین جانب ما خواهد داشت
۵
عزم وادید خود آن قاعده دان دارد باز
خانه آینه امروز صفا خواهد داشت
۶
دلبری نیست چو او، ور بود آیینه صفت
شیوه دلبری از دلبر ما خواهد داشت
۷
این نزاکت که از آن دست من امشب دیدم
دستی از دور بر آتش زحنا خواهد داشت
۸
گر تو دوری نکنی این همه واعظ از دوست
دوری خود بتو کی دوست روا خواهد داشت
نظرات