واعظ قزوینی

واعظ قزوینی

شمارهٔ ۲۶۵

۱

بی‌نیازی ساقی از مینا برون می‌آورد

کو سخن زآن لعل شکرخا برون می‌آورد

۲

فجر پیچد بس که بر خود از طلوع صبح‌ها

رشته پنداری مگر از پا برون می‌آورد

۳

نیست راه عشق او را منزلی غیر از جنون

کوچه زلفش سر از صحرا برون می‌آورد

۴

پاک شو تا محرم خوبان شوی، بنگر که آب

چون سر از پیراهن گل‌ها برون می‌آورد

۵

می‌کند چون صبح خود را روشناس عالمی

هرکه سر از عالم سودا برون می‌آورد

۶

چون حباب از سرکشی بادی که داری در دماغ

صرصر مرگ از سرت فردا برون می‌آورد

۷

عارفان، بی‌پرده کی گویند راز دل به هم؟

با صدف گوهر سر از دریا برون می‌آورد

۸

سیر گلزار جهان واعظ به چشم اعتبار

اهل دل را از غم دنیا برون می‌آورد

تصاویر و صوت

نظرات