واعظ قزوینی

واعظ قزوینی

شمارهٔ ۲۷۰

۱

چو حرف دانه خالش، قلم مذکور می‌سازد

ورق را گریه‌ام افشان چشم مور می‌سازد

۲

به این نسبت که دارد آشنایی با لب لعلش

نمک، با زخم من، چون مرهم کافور می‌سازد

۳

اگر از لذت شهد لب خود باخبر گردد

لب خود را به دندان خانه زنبور می‌سازد

۴

شود از عزل طبع ظالم معزول ظالم‌تر

کمان را زه گرفتن، بیشتر پرزور می‌سازد

۵

سیاهی افگند تا از جوانی داغ تن ما را

جهان از پیری ما، مرهم کافور می‌سازد

۶

مرا واعظ همین از گوشه‌گیری خوش نمی‌آید

که آخر آدمی را در جهان مشهور می‌سازد

تصاویر و صوت

دیوان ملا محمدرفیع واعظ قزوینی (با تصحیح و مقدمه و فهارس) به کوشش سید حسن سادات ناصری - ملا محمد رفیع واعظ قزوینی - تصویر ۲۳۸

نظرات