واعظ قزوینی

واعظ قزوینی

شمارهٔ ۲۷۵

۱

دلخوردنی ز مال، به اهل غنا رسد

کاهیدنی ز دانه، به سنگ آسیا رسد

۲

آگه نبیند اهل تنعم ز مغز کار

کی استخوان و گر نه بمسکین هما رسد؟

۳

گر نعمت جهان، همه قسمت شود بخلق

آسودگی بمردم بیدست و پا رسد

۴

دولت بزیر تیغ سمورم نشانده است

شاید که راحتی ز نی بوریا رسد

۵

درپا نه ناتوانیم از ضعف پیری است

پا سست کرده تن، که اجل از قفا رسد

۶

صندل ز اغنیا، سر بی درد سر ز ما

دنیا به شاه و راحت دنیا به ما رسد

۷

دولت ز اهل دولت و غیرت ز اهل دل

بازی بکودکان و تماشا به ما رسد

۸

بستند بار خود همه زین کهنه آسیا

واعظ ستاده ایم، که نوبت به ما رسد

تصاویر و صوت

دیوان ملا محمدرفیع واعظ قزوینی (با تصحیح و مقدمه و فهارس) به کوشش سید حسن سادات ناصری - ملا محمد رفیع واعظ قزوینی - تصویر ۲۴۱

نظرات