واعظ قزوینی

واعظ قزوینی

شمارهٔ ۲۹۵

۱

زحمت ایام، راحت‌جو فزون‌تر می‌کشد

سختی از دوران برای بالش پر می‌کشد

۲

بهر نیکان، می‌توان رنج گران‌جانان کشید

بار هر سنگی ترازو بهر گوهر می‌کشد

۳

در دل آسای پریشانان مباش از شانه کم

کز نوازش زلف‌ها را دست بر سر می‌کشد

۴

شایدش گردد گرفتن‌های مفلس عذرخواه

زحمتی کز شرم دادن‌ها توانگر می‌کشد

۵

گر کند قصد هلاک خویش مفلس، دور نیست

در بهاران بید از آن بر خویش خنجر می‌کشد

۶

گلستان آب خود از سرچشمه می‌گیرد، نه جو

این قدر سائل چه منت از توانگر می‌کشد؟!

۷

نیست هرگز حسرت قیمت‌شناسان سخن

کلک واعظ هر نفس آهی ز دل برمی‌کشد

تصاویر و صوت

نظرات