
واعظ قزوینی
شمارهٔ ۳۱۳
۱
یاران ز خودستایی، پیوسته در خروشند
جنس هنر ندارد، زان روی خود فروشند
۲
گیتی دهان افعی است، خلق زمانه دندان
بر جان خلق نیشند، در کام خویش نوشند
۳
افسرده آتش مهر، کانون سینه ها را
یاران عجب نباشد با یکدگر نجوشند
۴
زین دوستان عجب نیست، گویند اگر بد ما
هستند بس تنک، زان عیب کس نپوشند!
۵
هر سوز حرف دنیا، از بسکه قیل و قالست
از حرف حق، چو واعظ، گویندگان خموشند
تصاویر و صوت

نظرات