
واعظ قزوینی
شمارهٔ ۳۲۰
۱
غنچه سالی خون خورد، تا چهرهای گلگون کند
در چنین محنتسرا، دل شادمانی چون کند؟!
۲
خودنمایی زیر چرخ فتنه بار از عقل نیست
از سبکمغزی حباب از بحر سر بیرون کند
۳
بس که عنقا داشت عار از شهرت خود در جهان
در میان خلق نتوانست سر بیرون کند
۴
میکند دل را مکدر، صحبت اهل نفاق
با دورویان جهان، آیینه یارب چون کند؟!
نظرات