
واعظ قزوینی
شمارهٔ ۳۲۲
۱
هست سالک با خدا، گر کار دنیا میکند
نیست جز در بحر کشتی، رو به هرجا میکند
۲
باشد از بیخان و مانان برگ عیش اغنیا
زندگانی شهر از پهلوی صحرا میکند
۳
خاکساری قدرت افزاید، که در میزان گهر
پله پستی چو گیرد، نرخ بالا میکند
۴
گرنه ما رزق خود از بیجوهری پیدا کنیم
هرکجا باشیم، ما را رزق پیدا میکند!
۵
با زبان، خصم قوی را میتوان کردن ضعیف
سنگ را آتش به این پیوسته مینا میکند
۶
زیردستان فارغ از فکر نظام عالمند
زآن که کار آسیا را سنگ بالا میکند
۷
میشوی دیوانه واعظ، پر منه سر بر سرم
سنگ بالین را، سر من سنگ سودا میکند
تصاویر و صوت

نظرات