
واعظ قزوینی
شمارهٔ ۳۲۳
۱
گفتوگوی آن دهن، اندیشه بیجا میکند
گر تواند کرد، او را بوسه پیدا میکند
۲
خنده در عین سخن یارم نه بیجا میکند
گفتوگو در میفشاند، لب بغل وامیکند
۳
کس ندارد ره به دل از دورباش غمزهاش
ورنه افغانم اثر در سنگ خارا میکند
۴
کار ما را میکند کوتاه آن زلف دراز
کوتهی در حق ما آن چشم شهلا میکند
۵
خود به خود آیینه هم چشم دل زارم نشد
چشم حسن او ز زیر سنگ پیدا میکند
۶
میتوان واعظ لب از حرف شکایت بست، لیک
استخوانم در شکستن سخت غوغا میکند!
تصاویر و صوت

نظرات