
واعظ قزوینی
شمارهٔ ۳۳۱
۱
خوبان بغازه چون رخ خود لاله گون کنند
هر روز تازه در جگر خلق خون کنند
۲
مستان برای نرگس بیمار چشم یار
از بهر خیر، آش خماری برون کنند
۳
میباش سرفگنده، که شاهان ملک شرم
تسخیر دل باین علم سرنگون کنند
۴
تقریب یاد ماست، بدلها غبار ما
یاران مباد کینه ام از دل برون کنند
۵
گیرم که کوهسار دهد سنگ آن قدر!
طفلان وفا باینهمه دیوانه چون کنند؟!
۶
اهل خرد شمرده گذارند پا براه
باید سلوک با فلک نیلگون کنند
۷
آنان که دیده اند دمی التفات دوست
دیگر کی التفات بدنیای درون کنند؟!
۸
گر مایل کتابت دیوان واعظ اند
اهل سخن، بگوی که مشق جنون کنند
تصاویر و صوت

نظرات